آقاي رييس جمهور! لطفا هدیه ندهيد
در اين جا به اصل هديه دادن و گرفتن اهالي رسانه اصلا كاري ندارم و (جاي تشكر هم از رييس جمهوري دارد)اگرچه خيلي ها انتقادهايي دارند كه خبرنگار نبايد هديه بگيرد و ....، بلكه مي خواهم به نحوه هديه دادنها كه براي خودم و مطمئنا برخي همكارانم اتفاق افتاده اشاره اي كنم و مروري به آن داشته باشم.
يادم مي آيد اولين دوره از اين هديهها را به شكل نقدي در معاونت اجرايي رياست جمهوري در مجموعه پاستور به خبرنگاران دادند. همان موقع يادم هست بسياري از دوستان به نحوه هديه دادن اعتراض داشتند چرا كه اسم برخي بود اسم برخي نبود. اين موضوع از طريق رسانه ها پيگيري شد و وعده پشت وعده كه قول مي دهيم كه به همه بدهيم و حقوق كسي تضييع نشود و در سالهاي بعد آن را ساماندهي كنيم ....اما بازهم حق عده اي در اين ميان ضايع شد.
سال بعد، به اصطلاح براي اينكه حقي از كسي ضايع نشود، از رسانه ها ليست خواسته بودند. اين دوره در خبرگزاري مهر همراه شد با تغيير مدير عامل. مديران اداري و مالي هم زحمت كشيده و ليستي از خبرنگاران قديمي را راهي ارشاد كرده بودند. نتيجه آن شد كه برخي از خبرنگاران كه از اين مجموعه استعفا كرده و ساليان پيش از مجموعه خارج و حتي به نهاد رياست جمهوري رفته بودند، مشمول اين هديه شدند و برخي خبرنگاران موجود در خبرگزاري از اين هديه محروم ماندند. خبرگزاري و مديران دلسوز آن كه هيچ تلاش و پيگيري در اين زمينه نداشت كه هيچ!معاونت مطبوعاتي و نهاد رياست جمهوري نيز در صدد رفع اين اشتباه فاحش برنيامدند و پاسخي به خبرنگاران آن مجموعه ندادند كه چرا همكاران قبلي و حتي متوفي شامل رحمت اين نهاد شد اما خبرنگاران موجود و زنده نه؟! البته رسانه های دیگر هم مثل مهر مشکلاتی داشتند.
اين بار قرار شد كه تمام خبرنگاران در سايت سمان مربوط به وزارت ارشاد ثبت نام كنند تا از اين طريق هديهها به حساب خبرنگاران واريز شود و کسی ناراحت و دلگیر نشود.
سال بعد از آن يعني 90 هم در نوع خود جالب بود.در حاليكه همه منتظر بودند هديه نقدي به حسابشان واريز شود، در آخرين روزهاي سال پيامكي بين خبرنگاران رد و بدل شد كه بچه ها كجاييد كه نهاد رياست جمهوري هديه هاي روز خبرنگار را از ديروز عصر در خود نهاد و به شكل دستي پرداخت مي كند. فردايش براي تحويل هديه كه رفتيم برخورديم با جماعتي از خبرنگاران كه در معاونت اجرايي صف كشيده بودند و در سر و كله هم مي زدند و در بخش خبرنگارهاي خانم كه اسم مي خواندند و توهين مي كردند و طبق معمول اسم بعضي بود و اسم بعضي نبود و آبروريزي كه پايان نداشت. توضيح بيشتر نمي دهم كه مطمئنم همه يا خود ديدند يا شنيدند وصف آن را.
سال 91 هم در آخرين دقايق سال، جناب بقايي لطف كرده و هديهها را واريز كردند اما اين بار هم به حساب عده اي ريخته شده و عده اي ازجمله بنده واريز نشد! مبناي واريزها هم همان سايت سمان بود. اما باز هم عده اي كه سوابق و مداركشان از جمله خود بنده در آن سايت كامل بود از هديه محروم ماندند.
پيگيري ها كه انجام شد معاونت مطبوعاتي ارشاد گفت ما فهرست خبرنگاران مشمول را به معاونت رياست جمهوري داديم، معاونت رياست جمهوري گفت ما با بودجه به ايرنا داديم. ايرنا گفت اسم شما نيست به ارشاد بگو، ارشاد گفت به معاونت اجرايي بگو. آنها گفتند منتظر باشيد.......
جناب محمدزاده هم عنوان كردند كه خبرنگاران محترم برويد سوابقتان را تكميل كنيد كه قطعا در مراحل بعد مي ريزيم. من و عده اي از دوستانم هم همين كار را كرديم اما جالب اينكه اين بار هم دولت محترم دهم كه كلا از غافلگيري و اسپايدرمن بازي خوشش مي آيد گذاشت هديه ها را روز انتخابات به حساب خبرنگاران واريز كرد. حالا روي چه حسابي خدا مي داند؟ ! خوب طبق معمول و توقع باز هم عده اي در اين ليست نبودند.
در اينجا از همه پيگيريها و اقداماتي كه انجام داديم توضيحي نمي دهم اما امروز طي تماس تلفني با يكي از همين مسئولان سايت محترم سمان بعد از چك كردن پروفايل ام در اين سايت گفت: " بله مدارك شما كامل است اما ببخشيد ديگر كاري نمي توانيم بكنيم. از اينكه حق شما ضايع شد معذرت خواهي مي كنم!"
مبلغ هديه جناب رياست جمهوري آنقدري نيست كه بخواهيم ناراحت شويم حتي ارزش پيگيري هم ديگر ندارد اما به اصرار دوستانم و براي آنكه مسوولان بدانند كه در زير مجموعه هايشان چه مي گذرد، ناگزير به نگارش اين مطلب شدم. اميدوارم روزي برسد كه مسوولان به جاي هياهوي خدمت به مردم و شعارهاي آنچناني در بوق و كرنا كردن براي حرمت انسان ها در عمل ارزش قائل شوند؛همين.
چه فرقی می کند؟یک نویسنده آماتور یک دانشجو یک خبرنگار یک منتقد اجتماعی یک دختر معمولی...که گهگاهی سوتکش را بر می دارد و برای دوستانش آهنگی را می نوازد. بعضی موقع ها این نوا بردل می نشیند بعضی وقتها دردناک است و بعضی موقعها دلخراش و حتی مضحک...مهم این است که سوتکم را با هیچ ساز دیگری عوض نمی کنم!